یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین
دو نفر
همین که دستت رو آروم بگیره
یه فشار کوچیک بده
این یعنی من هستم تا آخرش
همین کافیه!
یه وقتایی لازم نیست حرفی زده شه بین
دو نفر
همین که دستت رو آروم بگیره
یه فشار کوچیک بده
این یعنی من هستم تا آخرش
همین کافیه!
ای بهانه ی زیبای زنده بودنم :
سطرهای جا مانده از از شور و احساس قلبم را به تو
تقدیم میکنم ..
و برای تو مینویسم..
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست ..
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست…
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد…
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است..
برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست…
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است..
برای تویی که عشقت معنای بودنم است..
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است ..
دوستت دارم تا ..
نه!
دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد..
بی حد و مرز دوستت دارم..
ثانیه های زندگی ام بوی عطر تنت را به من هدیه
می دهد.از شوق دیدنت قلبمبه تپش می افتد.
زندگیم عطر نفسهای تو است.
با تو بودن تقدیری زیباست
در روزگار عاشقانه من و تو.
وقتی با تو هستم همواره خواهان توام.
تو تک ستاره قلب منی.
عشقم تو زیباترین بهانه برای بودن هستی.
تو تنها قرار زندگی ام شدی.
در کنج قلبم جای توست،عشق یعنی با توبودن.
تو در قلبم نشستی و وجودم
از عشق تو سرچشمه گرفته است
به یاد تمام خاطرات با تو بودن
می خواهم بنویسم از تو واین همه عشق
با تو بودناز تو و از احساس بی نهایتت
که تمام صفحات دفتر قلبم را پر کرده است
وقتی که در کنارم باشی عاشقانه هایم را
برایت یک به یک می خوانم
ومن هم با نگاه عاشقانه ام تمام عشقم
را به تو هدیه میدهم
عاشقانه ی من و تو بسیار زیباست
وقتی که من و تو اینگونه همدیگر را دوست داریم
اکنون که دستانم را لمس میکنی
گرمای دستت را احساس میکنم
چشمهایم از شوق داشتنت خیس است
و دلم عاشق تو
بوسه ای عاشقانه بر روی گونه ات
احساس شیرین من است...
شعرو سرودم بود و نبودم قند و عسل تو
نغمه ی سازم محرم رازم از
روز ازل تو
بی تو خموشم با که بجوشم
جفت تنم
تو...
خسته و عریان پیش غریبان
پیرهنم تو...
گرمی خانه شور ترانه
متن غزل تو...
شعرو سرودم بود و نبودم
قند و عسل تو...
نغمه ی سازم محرم رازم از
روز ازل تو