گندمزار خوشبختی

جمعه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۲، ۰۸:۰۸ ب.ظ

"قلبم را تا ابد به تو میدهم "



قلبم را تا ابد به تو میدهم ، تو تنها مال منی ، این را به همه نشان میدهم!


مگر میشود بی تو بود


آنگاه که تویی تنها بهانه برای بودنم!


وقتی که بودنم بسته به بودن تو است 


این لحظه هم منتظر آمدن تو است


لحظه ای که بوی عطر تو می آید از آنجایی که میبینمت تا آنجایی که به انتظارت

نشسته ام


چیزی دیگر نمانده تا رسیدن به آرزوها 


تا رسیدن به تویی که همیشه آرزوی زندگی ام بوده ای


هر که می آید به سراغم ، سراغ تو را از آن میگیرم


هر که مرا نگاه میکند ، با نگاهم به دنبال تو میگردم


تنها دلیل زنده بودنم کسی است که همیشه بهانه ایست برای دلخوشی

هایم

خیالت راحت از اینکه هیچگاه تنهایت نمیگذارم 


دلهره ای نداشته باش از اینکه اینجا تو را جا بگذارم


که غیر از این خودم جا میمانم و دنیا تمام میشود


همه اینها تبدیل به یک قصه ی بی فرجام میشود!


ای تو که با نگاهت میتابی بر من و قلبم جوانه میزند


و آن لحظه حرفهای عاشقانه میزند 


و این من و این احساسات من ، برای تویی که همیشه میمانی در دلم !


همه را فراموش میکنم و تو را با خود میبرم


تا هم خودت و هم یادت همیشه با من باشند


ای تو که با احساساتم دیوانه میشوی


تو هم اینجاست که هم احساس با من میشوی


و آخر هم دلت با دلم و خودت با خودم  همه با هم یکی میشویم!

 

 

 


نوشته شده توسط سعید اکبری
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

"قلبم را تا ابد به تو میدهم "

جمعه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۲، ۰۸:۰۸ ب.ظ



قلبم را تا ابد به تو میدهم ، تو تنها مال منی ، این را به همه نشان میدهم!


مگر میشود بی تو بود


آنگاه که تویی تنها بهانه برای بودنم!


وقتی که بودنم بسته به بودن تو است 


این لحظه هم منتظر آمدن تو است


لحظه ای که بوی عطر تو می آید از آنجایی که میبینمت تا آنجایی که به انتظارت

نشسته ام


چیزی دیگر نمانده تا رسیدن به آرزوها 


تا رسیدن به تویی که همیشه آرزوی زندگی ام بوده ای


هر که می آید به سراغم ، سراغ تو را از آن میگیرم


هر که مرا نگاه میکند ، با نگاهم به دنبال تو میگردم


تنها دلیل زنده بودنم کسی است که همیشه بهانه ایست برای دلخوشی

هایم

خیالت راحت از اینکه هیچگاه تنهایت نمیگذارم 


دلهره ای نداشته باش از اینکه اینجا تو را جا بگذارم


که غیر از این خودم جا میمانم و دنیا تمام میشود


همه اینها تبدیل به یک قصه ی بی فرجام میشود!


ای تو که با نگاهت میتابی بر من و قلبم جوانه میزند


و آن لحظه حرفهای عاشقانه میزند 


و این من و این احساسات من ، برای تویی که همیشه میمانی در دلم !


همه را فراموش میکنم و تو را با خود میبرم


تا هم خودت و هم یادت همیشه با من باشند


ای تو که با احساساتم دیوانه میشوی


تو هم اینجاست که هم احساس با من میشوی


و آخر هم دلت با دلم و خودت با خودم  همه با هم یکی میشویم!

 

 

 
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۲۹
سعید اکبری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی