گندمزار خوشبختی

شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۴۲ ب.ظ

دلنوشته های عاشقانه...


به دریا احتیاجی نیست کنار تو لب دریاست ، تو آغوش تو میمونم همین جا آخر دنیاست.


خوابهایم بوی آغوش تو را می دهند ، نکند آن دورترها نیمه شب در آغوشم میگیری...


نفس کشیدن را دوست دارم گاهی ،گاهش را فقط تو می دانی...


از آزمایشگاه عشق می آیم،گروه خونیم "توی" مثبت  است.


خستگی ها برایم بی معنا میشود آنگاه که احساس میکنم تو در کنارم هستی.


برای زندگی نه سقف می خواهم نه زمین! نقشه جغرافیای دستهایت کافیست ...!


سوت میکشد در هوا،کابل تلفنی که میتوانست زیباترین عبارات جهان را از عاشقی به عاشقی برساند...!


زمزمه دلتنگیم را به نسیم میسپارم تا به تو برساندکه همیشه بیادتم، زنده ام با نفس تو، تو تا همیشه با منی...


یه  رنگ تازه میگیره دنیا وقتی تو هستی ، به روی رنگای دیگه چشمام بستی.


تا ابد عاشقانه دوستت دارم و بدون طنین زیبای تپشهای قلبت نمیتوانم زندگی کنم.


راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم ، میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم ، میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد...

توفقط مال منی...


 دلهرهایت رو از یاد ببر،اینجا دلی هست که برای آرامشت دستی به آسمان دارد.



تنها برنامه تکراری که تکرارش آرزوی هر روز من است، پخش زنده ی نگاه توست...همین...


اگر هر بار لبخند که بر لبانم می نشانی، می توانستم به آسمان بروم و ستاره ای بچینم،آسمان شب دیگر مثل کف دست بود.


نمیدانم چه رابطه ایست  بین نبودنت با رنگها! دلتنگ تو که میشوم زندگیم سیاه میشود.


اینکه میان دستانت لحظه ای چشمانم را ببندم و دنیا به سکوت نفسهایت فرو رود نمیدانی چه هیجانیست...


ازتمام عطرهای دنیا تنها لحظه ای بوی شبیه آغوشت می خواهم تا هوش از سر این همه دلتنگی ببرد.



ارزو دارم که فقط یکبار سرت را روی سینه ام بگذاری تا تپشهای نامنظم قلبم را احساس کنی ولی  از این میترسم که قلبم به احترامت بایستد.



همه دقایق مانده عمرم به همراه زیبا ترین بوسه های عاشقانه هدیه ای برای تو ...


عزیزم می دانی جزئیات چشمهایت ،کلیات زندگی  من است.



به وسعت قلب کو چکم به یاد توام شاید کم باشد، اما قلب هر کسی تمام زندگی اوست.


قلبم فدای عزیزی که دنیای از دلتنگی را به امید یک لحظه دیدنش به جان میخرم.


تمام دنیا در آغوشت خلاصه شده است کودکانه پناه میبرم به تمام دنیا...


در اغوشم که میگیری آنقدر آرام میشوم که فراموش میکنم  باید نفس بکشم.


خدایا دستم به آسمانت نمیرسد اما دست تو به زمین میرسد،عزت عزیزم را تا عرش کبریای خودت بلند کن و هر آنچه آرزو دارد برآ ورده کن.





نوشته شده توسط سعید اکبری
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم

دلنوشته های عاشقانه...

شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۲، ۱۰:۴۲ ب.ظ


به دریا احتیاجی نیست کنار تو لب دریاست ، تو آغوش تو میمونم همین جا آخر دنیاست.


خوابهایم بوی آغوش تو را می دهند ، نکند آن دورترها نیمه شب در آغوشم میگیری...


نفس کشیدن را دوست دارم گاهی ،گاهش را فقط تو می دانی...


از آزمایشگاه عشق می آیم،گروه خونیم "توی" مثبت  است.


خستگی ها برایم بی معنا میشود آنگاه که احساس میکنم تو در کنارم هستی.


برای زندگی نه سقف می خواهم نه زمین! نقشه جغرافیای دستهایت کافیست ...!


سوت میکشد در هوا،کابل تلفنی که میتوانست زیباترین عبارات جهان را از عاشقی به عاشقی برساند...!


زمزمه دلتنگیم را به نسیم میسپارم تا به تو برساندکه همیشه بیادتم، زنده ام با نفس تو، تو تا همیشه با منی...


یه  رنگ تازه میگیره دنیا وقتی تو هستی ، به روی رنگای دیگه چشمام بستی.


تا ابد عاشقانه دوستت دارم و بدون طنین زیبای تپشهای قلبت نمیتوانم زندگی کنم.


راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم ، میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم ، میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد...

توفقط مال منی...


 دلهرهایت رو از یاد ببر،اینجا دلی هست که برای آرامشت دستی به آسمان دارد.



تنها برنامه تکراری که تکرارش آرزوی هر روز من است، پخش زنده ی نگاه توست...همین...


اگر هر بار لبخند که بر لبانم می نشانی، می توانستم به آسمان بروم و ستاره ای بچینم،آسمان شب دیگر مثل کف دست بود.


نمیدانم چه رابطه ایست  بین نبودنت با رنگها! دلتنگ تو که میشوم زندگیم سیاه میشود.


اینکه میان دستانت لحظه ای چشمانم را ببندم و دنیا به سکوت نفسهایت فرو رود نمیدانی چه هیجانیست...


ازتمام عطرهای دنیا تنها لحظه ای بوی شبیه آغوشت می خواهم تا هوش از سر این همه دلتنگی ببرد.



ارزو دارم که فقط یکبار سرت را روی سینه ام بگذاری تا تپشهای نامنظم قلبم را احساس کنی ولی  از این میترسم که قلبم به احترامت بایستد.



همه دقایق مانده عمرم به همراه زیبا ترین بوسه های عاشقانه هدیه ای برای تو ...


عزیزم می دانی جزئیات چشمهایت ،کلیات زندگی  من است.



به وسعت قلب کو چکم به یاد توام شاید کم باشد، اما قلب هر کسی تمام زندگی اوست.


قلبم فدای عزیزی که دنیای از دلتنگی را به امید یک لحظه دیدنش به جان میخرم.


تمام دنیا در آغوشت خلاصه شده است کودکانه پناه میبرم به تمام دنیا...


در اغوشم که میگیری آنقدر آرام میشوم که فراموش میکنم  باید نفس بکشم.


خدایا دستم به آسمانت نمیرسد اما دست تو به زمین میرسد،عزت عزیزم را تا عرش کبریای خودت بلند کن و هر آنچه آرزو دارد برآ ورده کن.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۳۰
سعید اکبری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی